آرتین و آرایشگاه
دنیای من : روز چهارشنبه دوم اسفند ماه ساعت 9 شب برای اولین بار رفتیم آرایشگاه برای کوتاه کردن موهای تو از شانس خوبمون و از اونجایی که خداوند همیشه و در همه جا هوای ما رو داره اون روز خاله منظر و هدی جون سرزده اومدن که تو رو ببینن و قرار شد همگی با هم تو رو ببریم و تو هم خیییییلی خاله و هدی رو دوست داری و همیشه از دیدنشون حسابی شاد میشی توی بغل خاله بودی که وارد آرایشگاه شدیم و اول به آکواریوم و ماهیهای اونجا سرگرم شدی و همینطور که بغل خاله بودی آرایشگر کارشو شروع کرد، بیچاره خاله لباسهاش مملو از مو شده بود و توهم بعد از دقایقی اونقدر گریه کردی که واقعا تحملش برام سخت بود و اگر خاله نبود و ما تنها بودیم سریعا آرایش...
نویسنده :
مامان آرتین
3:15