آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره

روزگار سپری شده آرتین

آرتین بلا

1391/9/11 1:03
نویسنده : مامان آرتین
940 بازدید
اشتراک گذاری

خوب آرتین خان بریم سراغ اتفاقاتی که اخیرا برات افتاده :

کهیرهای مذکور خیلی بهتر شده ولی به کلی رفع نشده و حالا حالاها جا خوش کردن کلافهو من

هم هنوز علت رو نیافتمزبان از همه دوستهای خوب و مهربونی که جویای احوالت بودن و با کامنتهاشون

ما رو شاد کردن سپاسگذارمماچ

baby_pooh25B15D.gif

چند شبه که  خوابت بهم ریخته و با سرفه های تند بیدار میشی و چند ساعتی رو با بابا

در خدمتت هستیم . روز چهارشنبه با همدیگه رفتیم  دکتر و مطب اونقدر شلوغ بود که از دیدن

این همه بچه بحدی شاد شدی که دائما به تک تک اونها اشاره میکردی و میگفتی " نی نی"

خلاصه اینکه دکتر معاینت کرد و امان از اینهمه گریهتعجب متفکربخاطر همین گریه ها چکاپ هم

انجام نشد و فقط بخور تجویز شد. آرتین خان تنها چیزی که تونست گریه ها رو ساکت کنه

چراغ قوه ای هست که از خونه با خودت آورده بودی مطب و اجازه هم نمیدادی که کسی

بهش دست بزنهنیشخند این چراغ قوه توجه دکتر رو هم جلب کرد و از علاقه پزشکها به چراغ قوه

صحبت کرد و ماهم خیلی تمایل داشتیم به دکتر تعارفش کنیم. ولی چجوری ؟؟؟سوال تحت

هیچ شرایطی اون رو رها نمیکردی متفکر

 

baby_pooh25B15D.gif

کلاه و کفش و لباسهای زمستونه رو دوست نداری و فقط برای چند ثانیه اونها رو تحمل میکنی

آرتین خان باید به پوشیدن کفش عادت کنی و کم کم تلاش کنی واسه راه رفتنچشمک

baby_pooh25B15D.gif

اعضای صورتت رو نشون میدی البته همیشگی نیست اگر به ما وقت سوال پرسیدن توجه

کنی اونها رو نشون میدی ، که خیلی کم اتفاق میفته به ما توجه کنینیشخند اکثر اوقات سرت

به شیطنت های خودت هستزبان

این عکس رو در حال بازی با چراغ قوه محبوبت تو مطب ازت گرفتیم :

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
11 آذر 91 7:55
خدا رو شکر که کهیرها بهتر شده. انشالله دیگه اثری ازشون نباشه.
آرتینی من هم اعضای بدنش رو با ادا نشون میده ولی تا متوجه میشه مرکز توجه قرار گرفته خودشو میزنه به اون راه.


مرسی سعیده جون.انگار همه نی نی ها شبیه همن.
خاله افسانه
11 آذر 91 9:40
الهی قربونت برم خاله
واقعا شیطون شی آرتینی،احتمالا دکتر به بدنت دست زده .تو با این کار شدیدا مخالفی واسه همین گریه گردی عشقم.نفستو بخورم


ممنون خاله جون. دقیقا همینطوره.
خاله نسیم
11 آذر 91 9:59
خداروشکر که حساسیت این جیگر طلا بهتر شده
وای بازم زمستون وبازم مریضی


دقیقا عزیزم همینجوره.
مامان کیان
11 آذر 91 21:30
هی ننههههههه تا این بچه ها بزرگ بشن موهای سر ما سفید شده
آرتین شیطونم رو ببوس


واقعا.....
مامان رومینا
12 آذر 91 10:53
آی پسر شیطون.بچه مون میخواد در آینده دکتر بشه گفته از الان با چراغ قوه ش کار کنه قلقش تو دستش بیاداین بچه ها نمیدونم چرا از دکتراشون میترسن رومینا هم جدیدا اینجوری شده تا دکتر دست بهش میزنه برمیگرده سمت منو و میزنه زیر گریهایشالا ارتینم زود خوب شه.این سرماخوردگی خیلی اذیتشون میکنه رومینا که شبا بسختی نفس میکشه


واقعا. کاش هیچوقت سرما نمیخوردن.
مامان بردیا
12 آذر 91 17:52
عزیزم خوشالم که حساسیتت بهتر شده اما هنوز حساسیتت خوب نشده رفتی سراغ سرماخوردگی؟...طفلک مامان الهه


ممنونم عزیزم.بردیاجون رو ببوس.
مامان رومینا
12 آذر 91 23:25
سلام.اگه لطف کنید به رومینای من که تو مسابقه نی نی فشن شرکت کرده رای بدید ممنون میشم اینم لینک مسابقه ستhttp://ninimod.niniweblog.com/کد رومینا0021هست.رای گیری تا روز 5شنبه ست.ممنون


چشم گلم. رای دادم.
مهناز
13 آذر 91 19:56
ای جونم


مرسی.
نسیم -مامان آرتین
14 آذر 91 10:31
سلام عزیزم، آرتین در مسابقه ی نی نی فشن شرکت کرده
کد رای گیریش0060 هستش، راستش اصلا دلم نمیخواست درگیر اینطور رای گیری بشم ولی دوستام اسرار کردن ما هم قبول کردیم
هر وبلاگ می تونه دو تا رای بده
خوشحال میشم به آرتینی من رای بدین
با لینک وبلاگ زیر در قسمت ارسال نظر
http://ninimod.niniweblog.com/post24.php


سلام. چشم عزیزم.
آرتین خان
17 آذر 91 11:53
سلام عزیزم
خیلی وقت بود وب نیومده بودم و حتی وبلاگ آرتین رو هم آپ نکرده بودم
خیلی ناراحت شدم
ایشالا بهتر بشی آرتین جونم
واقعا خسته نباشی مامانی


ممنونم خاله جون. دلتنگتون بودیم. بازم بیاین.
پگاه مامان آرتین
18 آذر 91 8:35
الهه جون پسرم چطوره،ایشالا بهترباشه.روی ماهشوببوس.آرتینم ازلباس زمستونه وبه خصوص شال وکلاه بیزاره.حسابی گرماییه.بوس


ممنون پگاه جون. بهتره خدا روشکر. آرتین شیطون رو ببوس.
نسیم -مامان آرتین
21 آذر 91 8:37
آرتین جونم نیستی خاله دلمونبرات تنگ شده


بزودی میام خاله جون.
پگاه مامان آرتین
22 آذر 91 9:55
پسر عسل چطوره ؟الهه جونننننننن


دست بوسه پگاه جون.
مامان شایان
22 آذر 91 22:19
مامانی فکر کنم ارتین جون خیلی حساسه. از طرف من و شایان ببوسش.


خیلی خیلی زیاد.......
مامان رومینا
24 آذر 91 0:31
سلام مامانی.خوبی؟ارتینم بهتر شده حساسیتش؟راستش من که فهمیدم حساسیت رومینا به چی بود به پمپرزش حساس بوده جالبه که همون پمپرزی بود که قبلا استفاده میکردم واسش ولی ظاهرا کیفیتش کمی تغییر کرده که رویمنا بهش حساسیت پیدا کرده.البته این کشف منه


سلام گلم. آره این اتفاق دقیقا برای منم افتاده. کیفیت پمپرزها ناگهانی عوض میشه و....
مامان پارسا
24 آذر 91 0:43
خدا رو شکر بهتری اینا برای آرتین گلم


ممنونم.
مامان بردیا
25 آذر 91 11:36
مامان ریحان عسلی
26 آذر 91 0:20
سلام
خداروشکر که بهتر شده
آفرین که اعضای صورتتو بلدی وای زمستون و پاییز با همه ی زیبایی هاشون واسه ما مامانا خیلی فصلای بدین از بس که بچه ها مریض میشن


سلام. ممنونم.واقعا...
مامان غزل
26 آذر 91 9:14
سلام مامانی و سلام آرتین عزیز عزیزی خوبین کجاییییییییییییییییییییییییییییییییییییییین دلمون برا آرتینی ی ذره شده


سلام گلم. الان دیگه خوب شدیم خدا رو شکر. امروز میایم. غزلی رو ببوس.
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
28 آذر 91 8:10
آرتین طلا 14 ماهگیت مبارک. عسسسسسسسسسسسسسسسسیسسسسسم


ممنونم سعیده جون.
زهره مامان آریان
2 دی 91 0:11
حتما پسرمون میخواد دکتر بشه داره از الان تمرین می کنه
ولی خودمونیم ها تنبل خان دیگه باید راه بری یکم عجله کن وروجک.


واقعا...