آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

روزگار سپری شده آرتین

آرتین و این روزها

1390/11/5 21:13
نویسنده : مامان آرتین
947 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به پسمل خوشگلم  

آرتین گلی حدود سه هفته پیش که سرما خورده بودی و با هم رفتیم دکتر، اقای دکتر گفتش که یک

عفونت شایع هست بین شیرخواره ها تو این سن که بدلیل وزن  وسن کمی که دارن بهشون دارویی

نمیشه داد جز قطره بینی، که پسر نازم تو از اینکار (قطره ریختن تو بینی) متنفری ولی منم چاره ای ندارم

نازنازی و امیدوارم درکم کنی   برای چک آپ سه ماهگی که بردیمت پیش اقای دکتر وزنت 6250

 گرم شده بود و دورسرت هم 41 سانتیمتر که دکتر  از میزان رشدت راضی بود و من و بابات کلی

خوشحال شدیم     واز این بابت از خدا ممنونم . ولی یک کمی از عفونت و سرفه های تو باقی

مونده که  دکتر گفت موردی نداره و خوب میشی عزیزم.

 

 

 آرتین عزیزم از وقتی  سه ماهه شدی میتونی چند دقیقه ای سرت  رو بالا نگه داری  وقتی روی شکم

میخوابی وما از دیدن این صحنه کلی لذت میبریم

آرتین جون تا یادم نرفته به عرضت برسونم که ٨٠ روزه بودی که توی ارتباطی که با ما برقرار میکردی

با صدای بلند میخندیدی،یک چیزی شبیه قهقه زدن،شاد باشی گلم

 

 

 

عزیز دلم  چند وقتی میشه که به دستات زیاد مک میزنی  واین روزها به حدی رسیده که ملچ ملوچ

راه میندازی و این مسئله ما رو نگران کرده و از اونجایی که به دلایلی شرایط شیر مادر خوردن تا 37

روز بیشتر برات فراهم  نشد(بعدا برات میگم) من رو خیلی نگران کرده بود که نکنه نیاز تو به مک زدن با

شیشه و پستونک براورده نمیشه که خوشبختانه با مشورتی که از متخصصان این امر کردم متوجه شدم 

شیرخواره ها باید روزی 2 تا 3 ساعت مک بزنن که شرایطش برای تو فراهم شده و فقط یک مورد باقی

میمونه که خارش لثه هاست و پیشنهاد کردن بهت لثه گیر بدیم ولی آخه پسرم تو که هنوز نمیتونی

لثه گیر رو تو دستات نگه داری پس ما حالا حالاها باید شاهد ملچ و ملوج کردنت باشیم. چتد تا عکس

واست میذارم که دوتاشون صحت این موضوع رو بهت نشون میده.

 

آرتین 97 روزه

آرتین 97 روزه

آرتین 97 روزه

آرتین 97 روزه

آرتین 97 روزه

آرتین 97 روزه

 

        خوشگلم از اینکه همه این اتفاقات رو تو یک پست  واست نوشتم ازت معذرت میخام آخه میدونی

      آرتینم تو خیلی هیاهو داری وتمام وقت من در طول روز به جنابعالی اختصاص داره . Sorry graphics, sorry scraps, sorry comments, sorry glitter graphics

                    

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان غزل
6 بهمن 90 13:43
سلام آرتين گلي خوبي عزيزم چقدر بزرگ شدي اصلا قيافت كلا عوض شده ماشاا...خيلي داري به بابات شبيه ميشي به مامانت بگو اصلا نگران مكيدن انگشتاي دستت نباشه غزلي من تا مچ دستشو تو دهنش ميكنه و تا جايي كه ميتونه ميمكه غزلي توي تشك بازيش كه ميره عروسكاشو با دستاش ميگيره نميتونه بكندشون شروع ميكنه به جيغ زدن خوشحالم از اينكه تونستي روحيه مامانتو ي كمي تغيير بدي اميدوارم كه هميشه سالم و سر زنده باشي در كنار مامان و بابات:


سلام مامان غزل
ممنون که همیشه به من سر میزنی. دلم خیلی برای غزلی تنگ شده. حتما یه ماچ خوشمزه از لپاش بکن. ایشالا همیشه غزلی هم سرحال و خوشحال باشه.
ابوالفضل پسر دايي بابايي
10 بهمن 90 14:16
سلام آرتين خان چطوري چقدر بزرگ شدي ديگه داري مرد ميشي ميتوني بياي بريم سالن بسكت بازي كنيم خيلي دلم برات تنگ شده كي مياي سيرجان ببينيمت خيلي دوست دارم مااااااااااااچ


سلام ابوالفضل
ایشالا به زودی میام. غزلی رو ببوس.
مامان آروین
10 بهمن 90 15:31
سلام عزیزم هزار ماشالا بزرگ شدی خیلی نازی خدا حفظت کنه ایشالا که هر چه زودتر خوب بشی و همیشه تنت سالم و لبت خندون باشه


سلام مامان آروین
خیلی لطف دارین. آروین رو ببوسین. ممنون