هشتمین مروارید آرتین و.....
عزیز دلم :
در آستانه ورود به یکسالگیت هشتمین مرواریدت (چهارمین مروارید فک پایین ) رویید
مبارک باشه خوشگلم
البته ناگفته نماند که واقعا اذیت شدی و هر چیزی رو که دستت بهش میرسه بطرف
آرواره هات میبری و اجسام کروی که توی دهنت جا نمیشه عصبانیت میکنه
چند روزی میشه برات کتاب میخونم و کتاب "بارون " رو از همه بیشتر دوست داری
ولی باید جوری بخونم که دستت به کتاب نرسه وگرنه نه تنها پاره میشه بلکه
خورده کاغذاش جویده هم میشه
چند روز پیش تصمیم گرفتیم برات لباس پاییزه بخریم، از سال قبل یه کلاه مونده
بود که بدلیل بزرگی استفاده نشد، دیروز امتحانش کردم و اینم نتیجش :
قربون گل پسرم برم آخه واسه خودت آقایی شدی
وقت خرید اونقدر بیقراری کردی که آقای مغازه دار با یک آبنبات چوبی به دادمون رسید
"تولد روانی" در گل پسر مامان اتفاق افتاده و تمایل داره خودش غذا بخوره و البته
نتیجه کار جالبه :
آرتینم چیزی به تولدت نمونده وقتی بدنیا اومده بودی برای یک ساله شدنت روز شماری
میکردم و الان باورم نمیشه که تولدت نزدیکه و باید دست بکار شم
پسرم خدارو شاکرم که بمن توان داد تا علیرغم مسایلی که توی این یک سال داشتم به
بهترین نحو از تو بهترینم مراقبت کنم و همونجور که خودم تمایل داشتم کنارت باشم.
خدارو شاکرم که تو رو به من هدیه داده، با بودن تو من بهش نزدیکتر شدم و با دیدن
سلامتی و شادابی روزانه تو از خدای خودم سپاسگذاری میکنم