آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

روزگار سپری شده آرتین

اولین جمله آرتین

1392/3/17 23:13
نویسنده : مامان آرتین
1,863 بازدید
اشتراک گذاری

آرتین نازم الان حدود یک هفته هست که پیشرفت عجیبی تو صحبت کردن داشتیتعجبتعجب هر کلمه ای

که ما بگیم فورا تکرار میکنیچشمک

یه پاساژ نزدیک خونمون هست که خیییییییییلی دوستش داری مرتبا از پله برقی و مغازه هاش استقبال

میکنی علی الخصوص از آرم روسری فروشی " TT " .

چند روز تو هفته با کالسکه میبرمت پارکی که به این پاساژ هم نزدیکه تا از هر دوتاش لذت ببریلبخند

یه روز بعد از اینکه تاب بازی کردی چون دیروقت شده بود دیگه پاساژ نبردمت ، نیمه های راه بودیم 

که گفتی : "مامایی " گفتم : "بله " جنابعالی هم گفتی : " تی تی بازه "بغلبغل

کلی با گفتن این جمله ذوق کردم هوراهورا

ازت میپرسم اسمت چیه ؟ میگی :" آتین " میگم "چقدر اسمت قشنگه " جواب میدی : " آیه "

بمعنای " آره " . الهیییییی قربونت برم خوشگلم قلبقلب

 آرتین نازم این روزا خیلی شیرین زبون شدیماچ ولی من یه نگرانی خییییییلی بزرگ دارم ، توی

تمام طول روز به هیچی لب نمیزنی چند مدل غذا رو میپزم ولی دریغ از یه لقمهناراحت وزنت هم

کمتر شده  واقعا نمیدونم چیکار کنم متفکر

خوب بریم سراغ کلمات جدیدی که یاد گرفتی :

از کتاب میوه ها و غذاها :

تبدی (سبزی ) ، ماس (ماست ) ،موز ، تیب (سیب ) ،اگو  agoo ( انگور ) ،پو po ( پلو )

ماکایی (ماکارونی ) ،دو ( دوغ ) ، تیر (شیر) ،موق mogh (مرغ ) ، کک  kek ( کیک )

و توپ تور ( چوب شور )

از کتاب حیوانات :

پیشی مومو ( گربه میو میو )

آپو آپ آپ ( هاپو هاپ هاپ )

کاگو kago (کانگورو ) و ما ( مار)

از کتاب پرندگان :

طوطویی ( طوطی ) ، عاگاب ( عقاب ) ، کو (قو) ، جد jod ( جغد)

از کتاب حشرات :

موچه (مورچه ) ، مجس (مگس)

از کتاب نخستین واژه های تصویری خردسالان :

آتیش ، پو (پول )، بز bez ( بلز ) ، سوسو soso ( سرسره ) ، ماتو (مانتو )، تپش (کفش) ، پز (پلوپز)

آبوم ( آلبوم ) ماشین، جاوو ( جارو) ، پده ( پرده ) ، عکس ، آساسو ( آسانسور ) ، آبون ( صابون )

اسامی :

مامایی ( مامانی ) ، بابایی ، دا ( هدی ) ، بابا ضا ( بابارضا ) ، دویی doyi (دایی) ،ماماجو (مامانجون)

آرتا ( آرشیدا ) ، عمو ، عمه ama ، حاجا آ ( حاج آقا ، هر آقای مسن )

عکسها در  ادامه مطلب :

سرگرمیه این روزا قایم موشک با پرده و پتو  و بازی با گل و گلدون شده سوال البته بغیر از آب بازی نیشخند

 این عکسها رو بعد از ساعتها آب بازی گرفتم اوهاوه

 

بعد از هر خرابکاری فورا جارو رو میاری ،البته اوضاع رو بدتر میکنی چشمک

 

 

یه روز آماده شدیم که با هم بریم پارک ، توی پارکینگ یه " پیشی " دیدیلبخند اونقدر باهاش

بازی کردی که گربه بیچاره خسته شد و فرار کردقهقهه 

آرتینی توی پارک هم که مالک مطلقه این تاب هستی نیشخند

 

 

هفته ای یک بار هم میریم " خانه بازی ". البته من محیطش رو دوست ندارم فقط برای آشنایی تو 

با مکانهایی شبیه مهدکودک میبرمت اونجا ، متاسفانه همین یه "خانه بازی " رو داریم ناراحتناراحت

وقتی که میخایم برای " دده رفتن " لباس بپوشیم خودت لباسهای زمستونه رو میاری و مجبورم

میکنی بپوشم و همون موقع گرمت میشه و دادت میره هوا نیشخند

 

 

و اما عکسهات توی خانه بازی :

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (26)

شادی
17 خرداد 92 23:32
سلام الهه جون،،، ممنون عزیزدلم، ایشالله دامادی آقا آرتین گل، بازم بهم سر بزن قربون اون حرف زدنش برم من، ماشالله چقدر بزرگ شده، روز به روز خوشگلتر میشه.


سلام عزیزم.چشات خوشگل میبینه.
مامان رومینا
17 خرداد 92 23:49
بالاخره اومدیندلم واسه آرتینم تنگ شده بود قربون اون حرف زدنت بیا پیش خودم کلی واسم حرف بزن تا من درسته قورتت بدم فسقلی من


ممنونم ما هم دلتنگ شماییم.
نسیم-مامان آرتین
18 خرداد 92 8:50
ای جونم تی تی
باباجمله


مرسی.
پگاه مامان آرتین
18 خرداد 92 9:17
عزیزم حسابی پیشرفت کردی.مامانی ببوسش
فرهنگ لغتتم خیلی باحال


بله خاله جون.لطف دارین.
خاله محدثه
18 خرداد 92 9:29
سلام به آرتین شیرین زبون خیلی خوب پیشرفت کردی عزیزم،مبارکهالهه جون بابت زحماتی که برای گل پسرت میکشی واقعا خسته نباشی


سلام به خاله جون. خوبین؟ ممنونم عزیزم.
مامان کیان
18 خرداد 92 15:17
آفرین آرتین گلی
پس چرا کیان حرف نمیزنه؟؟


ممنون. میناجون به وقتش واست حرف میزنه.
مامان ارمیا و ایلمان
19 خرداد 92 9:23
ای شیطون بلا. عکسهات خیلی قشنگن.


ممنون.
مامان آروين
20 خرداد 92 11:36
يه عالمه بوسسسس برا آرتين شيطون و شيرين زبون


ممنون خاله مهربونم.
مامان شايان و پرنيا
20 خرداد 92 12:33
شيرين زبون قربونت برم


خدانکنه عزیزم.
زهره
20 خرداد 92 17:37
قربون این حرف زدنش بشم من....


مرسی از لطفتون.
مریم--------❤
21 خرداد 92 12:06
سلام
به به چه کلماتی خوشگلی مث آرتین جون خودش
راستی مگه شما کجا زندگی میکنین؟


سلام. ممنون مریم جون. واااااای انگار اول وبلاگ آرتین رو نخوندی.
زهره مامان عرفان خان
21 خرداد 92 14:07
سلام بر آرتین عزیز و مامان خوبش
خیلی با احساس نوشتی عزیزم
ماشاا... گل پسرمون که نازنازیه و جیگر ... خدا حفظش کنه
بما هم سر بزرنید خوشحال میشیم با هم دوست بشیم ... پس لطفا خبرم کنید


سلام دوست عزیزم. با کمال میل.
مامان آروین (مریم)
21 خرداد 92 16:33
ماشاالله خیلی شیرین زبون شده
از طرف من ببوسش ....
آپم


ممنو گلم.
مامان شراره
21 خرداد 92 19:34
ای جانم بااینهمه پیشرفت وشیرین زبونیت.مامانی حتما براش اسپند دود کن


چشم.
مامان بردیا
22 خرداد 92 12:03
فدای ای قناری خوش خوان که دیگه هم صحبت شده با مامانش.


خدانکنه خاله جون. آره دیگه هم صحبت پیدا کردم.
مامان الیناجونی
23 خرداد 92 18:54
سلامممم ماشاا... به شما گل پسر که این قدر شیرینی و شیرین صحبت میکنی معلومه لقمه چرب مامان بابا شدی


سلام ممنونم خاله جون.
مامان الیناجونی
23 خرداد 92 18:55
یادم رفت ببوسمت


بوووووووووس واسه الیناجون و مامان مهربونش.
عرفان خان و مامان زهره
25 خرداد 92 15:51
سلام عزیزای دل ممنون که بهمون سرزدید و خوشحالمون کردید
می بوسیمتون


سلام دوست خوبم. بوووووووووووس
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
26 خرداد 92 8:17
آرتین من که جمله رو کامل نمیگه ولی شکسته شکسته می فهمونه. مثلا میگه ماشین دیدید ددر یعنی ماشین سوار شیم رانندگی کنیم و بریم ددر. قربون این شیرین زبونا. عکسهاش هم ناز نازن




الهههههی قلبونش برم من. چیزی نمونده که جمله هم بگه.


مامان آروبن(مریم)
26 خرداد 92 13:13
سلام عزیزم
به سرگرمی وبلاگی دعوت شدی
به وبم بیا


سلام گلم. چشم.
مامان آرمیتا
27 خرداد 92 21:19
پیش ما هم بیا خانم گل


چشم.
نسیم-مامان آرتین
28 خرداد 92 11:42
گلم رمز تلگراف شد


مرسی.
مریم--------❤
29 خرداد 92 17:04
سلام
دیدم یه جا تو نظرات گفتین تو دل کویر هستین
فکر کردم کرمان اما مطمئن نبودم


سلام عزیزم.درست فکر کردی.
مامان آروین
29 خرداد 92 17:16



ممنون.
شادی
30 خرداد 92 0:20
سلام الهه جان.... ممنون که درکم میکنی مگه پدربزرگ توهم زمین گیر شد؟


سلام شادی جون. خواهش میکنم .مادربزرگم چند ماهی اینجوری شد.
مامان آرمیتا
3 تیر 92 14:25

بیا مهدی شب هجران سفر کن

بیا از پرده ی سیاه گذر کن

بیا ای آفتاب خوب پنهان

بیا شام مرا با خود سحر کن . . .


گلم آپم


چشم.